طبق گزارش روزنامه ساوث چاینا مورنینگ پست، علاوه بر سران آلمان و فرانسه، دعوتنامه هایی هم برای ماریو دراگی نخست وزیر ایتالیا و پدرو سانچز نخست وزیر اسپانیا برای سفر به چین ارسال شده است اما تا کنون هیچ خبر رسمی در خصوص اینکه این دو مقام اروپایی در چه مقطع زمانی به پکن سفر خواهند کرد، منتشر نشده است.
به گزارش روز سه شنبه ایرنا، بر اساس گزارش روزنامه هنگ کنگی “ساوث چاینا مورنینگ” پست ، چین ماه های گذشته از سران چند کشور مطرح اروپایی دعوت کرده است تا بعد از برگزاری نشست بیستمین کنگره حزب کمونیست که حدود ۱۰ روز قبل برگزار شد، به پکن سفر کنند . اولاف شولتس صدر اعظم آلمان اولین مقام عالی اروپایی بود که سفرش به چین در روزهای اخیر انجام شد و رسانه های چین این سفر را در راستای تحکیم و تقویت “روابط راهبردی” دو کشور توصیف کردند.
سران و دولت های اروپایی اگرچه به ظاهر برای مطیع نشان دادن خود در برابر خواسته ها و اقدامات ضد چینی آمریکا، خود را منتقد چین نشان می دهند اما واقعیت ها موجود روی زمین به ویژه شرایط نابسامان اقتصادی و بحران های غذایی و سوخت ناشی از تغییرات اقلیمی، همه گیری کرونا و جنگ اوکراین، باعث شده تا غربی ها حتی اگر هم بخواهند، توان و جسارت بستن چشمان خود روی همکاری با قدرت اقتصادی عظیمی چون چین نداشته باشند. از همین رو است که در ژست های سیاسی خود، چین را با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند.
از آنجا که آلمان قدرت اقتصادی اول اروپا شناخته می شود، سفر اولاف شولتس صدر اعظم این کشور به چین می تواند معنا و مفهوم مهمی هم از منظر بین المللی و هم برای سایر کشورهای اروپایی که در شرایط نه چندان خوب اقتصادی به سر می برند، داشته باشد.
به رغم مخالف آمریکا با تقویت روابط اروپا با چین، اما سران اروپایی ناگزیر به تقویت این مناسبات با ابرقدرت نوظهور اقتصادی جهان هستند تا از این طریق، بخشی از چالش های اقتصادی خود را که این روزها باعث افزایش اعتراض های مردمی شده و معترضان خشمگین را به کف خیابان های پایتخت های مختلف اروپایی کشانده است، برطرف کنند.
اخیرا در بیستمین کنگره حزب کمونیست چین، شی جین پینگ رئیس جمهوری این کشور به صراحت اعلام کرد که درهای کشورش به روی جهان گشوده تر خواهد شد. این سخنان رئیس جمهوری چین پیام روشن این کنگره به کشورهای مختلف جهان بود تا در گسترش مناسبات خود با پکن تعلل و تردید نداشته باشند. این پیام رئیس دولت چین و نیز خبرهایی مبنی بر اینکه چین در آینده ای نزدیک و شاید پیش از سال ۲۰۳۰ با سبقت از آمریکا، به قدرت اقتصادی اول جهان تبدیل خواهد شد، می تواند علاقه و اشتهای اروپایی ها را برای نزدیک تر شدن به این قدرت شرقی بیش از پیش تحریک کند.